loading...
جامع و جوان

عليرضا بازدید : 28 سه شنبه 29 فروردین 1391 نظرات (1)

ترکه میمیره، اون دنیا در حینی که داشتن به حساب کتاباش رسیدگی میکردن میره پیش جبرئیل، میگه: من از خدا یک سوال واجب دارم، میشه برم بپرسم؟ جبرئیل میگه: باشه، برو طبقه بالا در سمت راست، سوالت رو بپرس، زود برگرد. ترکه میره طبقة بالا، در رو باز میکنه، میبینه خدا پشت یک میز نشسته داره با یکی از فرشته‌ها به حسابای مردم میرسه. خلاصه سلام میکنه میره جلو، میگه: خداجان، الهی گربان او بزرگیت بشم من، الهی فدات بشم... چرا تو دنیا این همه ترک آفریدی؟! بری تو آذربایجان همه ترکند، بری تهران پر ترکه، بری بلوچستان، بری شمال، بری جنوب، غرب، شرق، بازم ترک پیدا میشه... بری آلمان بازم ترک پیدا میشه، بری کانادا، بری آمریکا بازم ترک پیدا میشه... بری کره ماه بازم ترک پیدامیشه! آخه خداجان، واسه چی اینقدر ترک آفریدی؟! خدا یکم ترکه رو نگاه میکنه، به معاونش میگه: اصگر... ایلده ببین این چی میگه بابا... هی وگت مارو میگیرند.!!!

عليرضا بازدید : 26 سه شنبه 29 فروردین 1391 نظرات (0)

بر سنگ مزارم بنویس:

زیر این سنگ جوانی خفته ست

با هزاران ای کاش ...و دو چندان افسوس

که به هر لحظه عمرش گفته ست........

بنویس :

این جوان بر اثر ضربه کاری مرده ست

نه بنویس:

این جوان در عطش دیدن یاری مرده ست.........

جلوی روز وفاتم بنویس:

روز قربان شدن عاطفه در چشم نگار

روز پژمردن گل فصل بهار.............

روز اعدام جنون بر سر دار..........

روز خوشبختی یار..................

روی سنگم ینویس:

آی گلهای فراموشی باغ

مرگ از باغچه کوچکمان میگذرد داس به دست

و گلی از لبخند میبرد از بر ما.......................

بر سنگ مزارم بنویس:

زیر این سنگ جوانی خفته ست

با هزاران ای کاش ...و دو چندان افسوس

که به هر لحظه عمرش گفته ست........

بنویس :

این جوان بر اثر ضربه کاری مرده ست

نه بنویس:

این جوان در عطش دیدن یاری مرده ست.........

جلوی روز وفاتم بنویس:

روز قربان شدن عاطفه در چشم نگار

روز پژمردن گل فصل بهار.............

روز اعدام جنون بر سر دار..........

روز خوشبختی یار..................

روی سنگم ینویس:

آی گلهای فراموشی باغ

مرگ از باغچه کوچکمان میگذرد داس به دست

بر سنگ مزارم بنویس:

زیر این سنگ جوانی خفته ست

با هزاران ای کاش ...و دو چندان افسوس

که به هر لحظه عمرش گفته ست........

بنویس :

این جوان بر اثر ضربه کاری مرده ست

نه بنویس:

این جوان در عطش دیدن یاری مرده ست.........

جلوی روز وفاتم بنویس:

روز قربان شدن عاطفه در چشم نگار

روز پژمردن گل فصل بهار.............

روز اعدام جنون بر سر دار..........

روز خوشبختی یار..................

روی سنگم ینویس:

آی گلهای فراموشی باغ

مرگ از باغچه کوچکمان میگذرد داس به دست

و گلی از لبخند میبرد از بر ما.......................

و گلی از لبخند میبرد از بر ما.......................

سلام..... امشب بعد از گذشت ماه ها اومدم که بنویسم. انگار از یه راه دور میام. شکسته و خسته. بغض سنگینی دارم. اما اینا مهم نیست. خودمو به خاطر این همه دوری نمی یبخشم. به خاطر اینکه وقتی انقدر از خودم دور می شم یعنی از تو دور شدم. خودمو به خاطر این همه تنها گذاشتنت نمی بخشم. من حق نداشتم.  حالا نمی دونم گذشت چند سال لازمه تا دوباره بهت برسم. بشینم و از همون نقطه اول دوباره التماست کنم که مال من باشی. عشق من باشی. که هیچ وقت تنهام نگذاری. بشینم و دوباره به ماه آسمون قسمت بدم که تا من هستم بمونی. که حتی یه لحظه زود تر از من این نقطه رو ترک نکنی.

می دونم خودم خرابش کردم.... حالا حتی اگر به کبود ترین رنگ دنیا هم بنویسم، نمی تونم درد قلب شکسته م رو بیان کنم. این موسیقی داره آزارم می ده. منو ببخش. عزیزم. این منم که دوباره صدات می زنم. این منم. درسته که رفتم. درسته که می دونستم تو داری رفتنم رو با چشمای روشنت نگاه می کنی. اما مگه این کافی نیست که تنها تر و شکسته تر از همیشه برگشتم. مگه این کافی نیست که هنوزم تا مغز استخوان عاشقتم؟

نه .... نه ... چیزی ازت نمی خوام جز اینکه کنارم بمونی و منو با رفتن خودت مجازات نکنی. این قبل از اینکه بمیرم روحم رو تو چنگش مچاله می کنه.... منو ببخش فقط به این اندازه که تنهام نگذاری.

شب نوزدهم ماه رمضان...

عليرضا بازدید : 28 سه شنبه 29 فروردین 1391 نظرات (0)

طوریکه معلوم است جوانان دربرابر جامعه مسولیت ها ، مکلفیت ها وحقوق  دارند که این همه وجایب را دربرابر جامعه  انجام داده پیهم به نفع وطن کارو تلاش نمایند.

جوانان قشر تازه ، پاک ونواندیش جامعه اند که با کار وکوشش شان میتوانند رویت جامعه را تغیردهند.

جوانان با وجودیکه استعداد های شگوفان دارند درساختن جامعه نقش اساسی ومهم دارند.

حالامیبینیم جوانان مامصروف چه  کارهای هستند:

در برخی ازموارد جوانان فعال بوده ودرزنده گی روزمره خوب درخشیده اند ودربعضی بخشهای زنده گی جوانان سهم نداشته تنبل بی علاقه وکم کارهستند درشرایط امروز بیشترجوانان رو بسوی خرافات نموده ومشغول دیدن فلم وسریال های بیهوده ومبتذل میباشند واوقات با ارزش خودرا به همچمو مسایل بی ارزش وبی فایده سپری میکنند.

هستند جوانان ونوجوانانیکه اولتراز همه به استعمال مبایل شنیدن موسیقی ودیدن فلم ویدیوی ذریعه مبایل بوده  ومبایل را یک مصروفیت میدانند وسخت مصروف ومجذوب آن میشوند حتی جوانان که دور از شهر زنده گی میکنند یک سیت مبایل گرفته وبه شنیدن موسیقی ادامه میدهند وهمچنان فلم پری کرده وروز خودرا به این ترتیب به هدر میگذرانند.

برخی دیگراز جوانان به گفت مادران وپدران نبوده دنبال کارهای ناپسند میروند هم پدرومادر ازنزد شان آزرده بوده وبرای جامعه مضرتمام میشوند وبا مصروف به این اعمال بداخلاق شده افراد دیگری را نیزبه بیراهه میکشانند وبد راه میکنند.

گروه دیگراز جوانان ونوجوانان علاقمند موترسیکل رانی  وموتردوانی بوده واز کارومسئولیت مکتب وخانه بدورمانده برای فامیل وجامعه درد سر ایجادکرده اند.

جوانانی هم هستند که برعلاوه مصروفیت درس ها اوقات بیکاری به فراگرفتن کسب روی آورده ونزد استاد حرفه می آموزند که باعث افتخارفامیل ورشد خودمیشوند. یادگرفتن مهارت درپهلوی تحصیل کمک بزرگ برای آینده  جوانان بوده ودر وقت شمولیت به کار اعتبار ایشانرا بلند میبرد.

جوانان زیادی وجود دارند که درس میخوانند کوشش دارند نمرات عالی بگیرند ودربرخورد با اعضای فامیل نیزسرآمد ونمونه خوبی هستند وهمچنان پرهیز گارهستند. واین مرحله طلائی جوانی را به دست خرافات نمیسپارند وخود مانند یک قهرمان تمام مسئولیت های که دربرابرجامعه ومردم دارند بشکل معجزه آسا بسرمیرسانند والگوی پاکی،صداقت ودیانت برای دیگران هستند.

اما جوانانی هم دربطن جامعه ما زنده گی میکنند که از علم ودانش دوری جسته وهیچ شوق وعلاقه به آموزش نداشته تمام وقت سرکشی کرده ازخانه ومکتب گریزان بوده به حرف والدین و معلم گوش نمیدهند وهرچه پدرومادر برای شان بخاطر یادگرفتن درسهایشان تاکید میورزند آنها بیشتر سرپیچی کرده وتن به آموختن دانش نداده وبه گوشه گیری ازدرس عادت گرفته وبه هیچ طوری حرف ونصیحت دیگران را که مانند آب حیات ارزش دارد قبول نکرده وبسوی خوشگذرانی  ویل گردی (یله گشتی ) روی می آورند این طبقه از جوانان بد بخت ترین دسته از جوانان بوده وآینده خودرا بربادمیدهند.این گروه از جوانان خواست ها وتقاضاهای زیادی از فامیل های خود دارند مانند داشتن موتر سیکل بخاطر گشت وگذار بیجا پوشیدن کالای خوب به مود روزوغیره برای نمایش و رقابت دیگران این گروه ازجوانان متکبر،کلان کار،زشت زبان، دروغگو،بی اعتنا وبی حوصله بوده درآمد وخرچ فامیل را درنظرنداشته وخواسته های خودرا بالای فامیل تحمیل میکنند وهمیشه سبب جاروجنجال،گفتگو، بی بند باری وخشونت دربین فامیل میشوند اینها احساس بی مسولیتی وبی پروای کرده وتنها به لذت وخوشی زود گذر زنده گی پابند بوده وفکر آینده خودرا ندارند. وقتیکه ما میخواهیم جامعه سالم داشته باشیم جوانان را باید تربیه نمایم وباتربیه درست جوانان میشود جامعه را تغیرداد وراه شگوفائی را بپیمائیم.

بطور عموم جوانان اگر از دستورات ونصایح والدین وبزرگان پیروی کنند حتمآ افراد صالح ونیک ببار آمده وازامتحان زنده گی موفق بدرمی آیند.

جوانان وقتیکه دربرابر جامعه مسئولیت های خودرا انجام دهند میتوانند حقوق شانرانیز بگیرند. ومنحیث فرد سالم وصالح جامعه ازتمام حقوق وامتیازات جامعه مستفید شوندوهمچنان جوانان باید حقوق ومسئولیت های خودرا بدانند.

برای جوانان خوب وهوشیار لازم است که: مطیع، بردبار،با اخلاق،حلیم ،زحمتکش،صادق،متین،راستگو،لایق،قدرشناس وعلاقمند علم باشند تا  محبوب همه مردم شوند وجامعه ما به چنین جوانان ضرورت دارد جوان خوب ونیک  فرزند همه است.

پایان

 

عليرضا بازدید : 28 سه شنبه 29 فروردین 1391 نظرات (0)
در اسلام و قرآن احترام به دختر به عنوان یك ویژگی انسانی مورد توجه و تأكید قرارگرفته است. احترام به دختر می بایست به گونه ای باشد كه در عمل خود را نشان دهد. از این روست كه در آموزه های قرآنی این احترام به شكل عملی نشان داده می شود و تنها در حرف و شعار بسنده نمی شود.
 
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 58
  • بازدید کلی : 303